معنی [dniaw]: پیچاندن، پیچیدن، پیچ دان، کوک کردن(ساعت , [dniw]: باد، نفخ، بادخوردهکردن، درمعرض بادگذاردن ازنفسانداختن، نفس، خستهکردنیاشدن، ازنفسافتادن و غیره)، انحناء، انحنایافتن، حلقه زدن، چرخاندن, معنی جیئهشصچ: پیچاندن، پیچیدن، پیچ دان، کوک کردن(ساعت پ جیئهصچ: باد، نفخ، بادخوردهکردن، درمعرض بادگذاردن ازنفسانداختن، نفس، خستهکردنیاشدن، ازنفسافتادن و غیره)، انحناء، انحنایافتن، حلقه زدن، چرخاندن, معنی [dniaw]: /d]اjbj، /d]dbj، /d] bاj، lml lcbj(sاuت , [dniw]: fاb، jto، fاbomcbilcbj، bckucq fاb;vاcbj اxjtsاjbاoتj، jts، osتilcbjdاabj، اxjtsاtتاbj m ydci)، اjpjاء، اjpjاdاtتj، pgri xbj، ]coاjbj, معنی اصطلاح [dniaw]: پیچاندن، پیچیدن، پیچ دان، کوک کردن(ساعت , [dniw]: باد، نفخ، بادخوردهکردن، درمعرض بادگذاردن ازنفسانداختن، نفس، خستهکردنیاشدن، ازنفسافتادن و غیره)، انحناء، انحنایافتن، حلقه زدن، چرخاندن, معادل [dniaw]: پیچاندن، پیچیدن، پیچ دان، کوک کردن(ساعت , [dniw]: باد، نفخ، بادخوردهکردن، درمعرض بادگذاردن ازنفسانداختن، نفس، خستهکردنیاشدن، ازنفسافتادن و غیره)، انحناء، انحنایافتن، حلقه زدن، چرخاندن, [dniaw]: پیچاندن، پیچیدن، پیچ دان، کوک کردن(ساعت , [dniw]: باد، نفخ، بادخوردهکردن، درمعرض بادگذاردن ازنفسانداختن، نفس، خستهکردنیاشدن، ازنفسافتادن و غیره)، انحناء، انحنایافتن، حلقه زدن، چرخاندن چی میشه؟, [dniaw]: پیچاندن، پیچیدن، پیچ دان، کوک کردن(ساعت , [dniw]: باد، نفخ، بادخوردهکردن، درمعرض بادگذاردن ازنفسانداختن، نفس، خستهکردنیاشدن، ازنفسافتادن و غیره)، انحناء، انحنایافتن، حلقه زدن، چرخاندن یعنی چی؟, [dniaw]: پیچاندن، پیچیدن، پیچ دان، کوک کردن(ساعت , [dniw]: باد، نفخ، بادخوردهکردن، درمعرض بادگذاردن ازنفسانداختن، نفس، خستهکردنیاشدن، ازنفسافتادن و غیره)، انحناء، انحنایافتن، حلقه زدن، چرخاندن synonym, [dniaw]: پیچاندن، پیچیدن، پیچ دان، کوک کردن(ساعت , [dniw]: باد، نفخ، بادخوردهکردن، درمعرض بادگذاردن ازنفسانداختن، نفس، خستهکردنیاشدن، ازنفسافتادن و غیره)، انحناء، انحنایافتن، حلقه زدن، چرخاندن definition,